تعریف سوم از تمرکز با استفاده از کاربرد
در این قسمت از تعریف چند مثال بیان می کنم و در این فعالیت ها موضوع تمرکز و توجه رو مورد بررسی قرار می دهیم.
مثال یک: فردی در یک مسیر مشخص در حال دویدن است و با هدفون به موسیقی گوش میدهد.
این فرد از طرق مخلتف در ارتباط با چند چیز است.
اول با محیط اطراف، جزئیات و اتفاقات بیرونی با دیدن ، شنیدن ، بو کردن ، حس کردن و درک از محیط.
دوم با حالات جسمانی و فیزیکی خودش و تغییرات جسمی با حس کردن و درک از بدن خودش.
سوم با موسیقی در حال پخش با شنیدن و حس کردن
چهارم با حالات روانی با حس کردن و درک فرد از خودش.
پنجم حالات ذهنی مانند افکار، عقیده و باور های خودش که چون افکار و باور ها ماهیت خنثی دارند احساسی را درگیر نمیکنند.
- حالا این فرد به چیز هایی توجه و روی چه چیزی تمرکز می کنم؟
(به این موضوع فکر کنید)
مثال دو: فردی با کمانی در دست آماده ی تیر اندازی به سیبل است.
اول با محیط اطراف، جزئیات و اتفاقات بیرونی با دیدن ، شنیدن ، بو کردن ، حس کردن و درک از محیط.
دوم با حالات جسمانی و فیزیکی خودش و تغییرات جسمی با حس کردن و درک از بدن خودش.
سوم با کمانی که در دست دارد با دیدن، لمس کردن، حس کردن و درک از کمان.
چهارم با حالات روانی با حس کردن و درک فرد از خودش.
پنجم حالات ذهنی مانند افکار، عقیده و باور های خودش.
- این فرد روی چه چیز تمرکز و به چه چیزهایی توجه دارد؟
مثال سوم: فردی در کافه ای تقریبا خلوت نشسته، فنجان قهوه ای در مقابل و سیگاری روشن در دست.
اول با محیط اطراف، جزئیات و اتفاقات بیرونی با دیدن ، شنیدن ، بو کردن، لمس کردن ، حس کردن و درک از محیط.
دوم با حالات جسمانی و فیزیکی خودش و تغییرات جسمی با حس کردن و درک از بدن خودش.
سوم با فنجان قهوه و سیگار روشن در دست، با دیدن، بو کردن، لمس کردن، مزه کردن ، حس کردن و درک از قهوه و سیگار.
چهارم با حالات روانی با حس کردن و درک فرد از خودش.
پنجم حالات ذهنی مانند افکار، عقیده و باور های خودش.
- این فرد به چه چیزهایی توجه و روی چه چیزی تمرکز دارد؟
نکته: تمرکز لازمه ی حضور است. و دروازه ی حضور ، حواس انسان.
مسئله ای که بین این سه مثال فرق دارد نوع انجام فعالیت است.